جدول جو
جدول جو

معنی هزل گوی - جستجوی لغت در جدول جو

هزل گوی
(رَ زَ)
هزل گو. رجوع به هزل گو شود
لغت نامه دهخدا
هزل گوی
تماخره گوی یاوه داری
تصویری از هزل گوی
تصویر هزل گوی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غزل گو
تصویر غزل گو
کسی که غزل بگوید، غزل گوینده، غزل سرا، غزل پرداز، غزل خوان
فرهنگ فارسی عمید
(بُ چَ / چِ کَ / کِ)
آنکه غزل گوید. غزل سرا. غزلخوان. غزل پرداز. و کنایه از مطرب است. (آنندراج) :
گر حور زره پوش بود ماه کمان کش
گر سرو غزلگوی بود کبک قدح خوار.
رودکی.
بوسه ای از لب تو خواهم و شعر از لب تو
که شکربوسه نگاری و غزلگوی نگار.
فرخی.
من غزلگوی توام تا تو غزلخوان منی
ای غزلگوی غزلخوان غزلخواه ببال.
فرخی.
خردمندی که از رایم خبر دارد ز ایمائی
غزلگویی که مرغان را به بانگ آرد به آوایی.
فرخی.
گرنه بیدل گشت بلبل چون کند چندین خروش
ورنه عاشق گشت قمری چون کند چندین فغان !
بوستان اکنون چو بزم خسروان آراسته
و اندرو بلبل غزلگوی است و قمری مدح خوان.
امیر معزی (از آنندراج).
بلبل بر شاخ گل هنوز غزلگوی
فاخته در بوستان هنوز به فریاد.
سروش اصفهانی
لغت نامه دهخدا
(رَ)
بیهوده گو و یاوه درای. (آنندراج). رجوع به هزل شود
لغت نامه دهخدا
(مُ خِ دَ / دِ)
کسی که خوش صحبت و لطیفه گوی باشد. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری). بذله گوی. رجوع به بذله شود
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ)
دهی جزء دهستان خروسلو از بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 18 هزارگزی شمال گرمی و 16 هزارگزی شوسۀ گرمی اردبیل. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر است. سکنۀ آن 18 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ)
دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهابادواقع در 19500 گزی شمال مهاباد و 5 هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنه 154 تن. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، چغندر، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(زَ وَ)
سوفسطایی. اهل سفسطه. (یادداشت مؤلف) :
شراب حکمت شرعی خورید اندر حریم دین
که محرومند ازاین عشرت هوس گویان یونانی.
سنائی
لغت نامه دهخدا
تصویری از غزل گوی
تصویر غزل گوی
سرود گوی رامشگر
فرهنگ لغت هوشیار
کت پیشگوی اختری یکی اختری گفت از آن پس به راه کزینسان ببرم سر ساو شاه (فردوسی) کندا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقل گوی
تصویر نقل گوی
لبید گیور داستانگوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت گوی
تصویر هفت گوی
هفت آسمان
فرهنگ فارسی معین